زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Etiquette

ˈet̬ɪkɪt ˈetɪket

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

آداب معاشرت، آداب، نزاکت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

She taught her children proper etiquette for greeting guests.

او به فرزندانش آداب درست خوش‌آمدگویی به مهمان‌ها را آموزش داد.

Diplomatic etiquette requires respectful language, even in tense situations.

آداب دیپلماتیک ایجاب می‌کند که حتی در شرایط تنش‌آمیز از زبان محترمانه استفاده شود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

dinner-table etiquette

آداب میز نهارخوری

medical etiquette

آداب حرفه‌ی پزشکی (آداب موردپسند در حرفه‌ی پزشکی)

diplomatic etiquette

آداب (یا نزاکت) دیپلماسی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد etiquette

  1. noun manners, politeness
    Synonyms:
    courtesy politeness civility decorum propriety form protocol usage conventions customs formalities rules decency deportment good behavior amenities mores seemliness dignity social graces code politesse suavities p’s and q’s
    Antonyms:
    bad manners

ارجاع به لغت etiquette

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «etiquette» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/etiquette

لغات نزدیک etiquette

پیشنهاد بهبود معانی