امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Etiquette

ˈet̬ɪkɪt ˈetɪket
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    etiquettes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
علم آداب معاشرت، آداب، ایین معاشرت، رسوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- dinner-table etiquette
- آداب میز نهارخوری
- medical etiquette
- آداب حرفه‌ی پزشکی (آداب موردپسند در حرفه‌ی پزشکی)
- diplomatic etiquette
- آداب (یا نزاکت) دیپلماسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد etiquette

  1. noun manners, politeness
    Synonyms: amenities, civility, code, convention, courtesy, customs, decency, decorum, deportment, dignity, form, formalities, good behavior, mores, politesse, proper behavior, propriety, protocol, p’s and q’s, rules, seemliness, social graces, suavities, usage
    Antonyms: bad manners

ارجاع به لغت etiquette

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «etiquette» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/etiquette

لغات نزدیک etiquette

پیشنهاد بهبود معانی