آخرین به‌روزرسانی:

Code

koʊd kəʊd

گذشته‌ی ساده:

coded

شکل سوم:

coded

سوم‌شخص مفرد:

codes

وجه وصفی حال:

coding

شکل جمع:

codes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

مجموعه قوانین، نظامنامه، سامان‌نامه، قانون‌نامه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

the French civil code

قوانین مدنی فرانسه

the code of advertising standards and practices

نظام‌نامه‌ی معیارها و امور وابسته به آگهی‌های تجارتی

noun countable uncountable

رمز، رمزگذاری، نشان رمز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Their messages were written in code.

پیام‌های آن‌ها به رمز نوشته بود.

I received their coded message.

پیام رمزی آن‌ها را دریافت کردم.

noun countable

شماره‌ی ترتیب، شماره‌ی شناسایی، کد، پیش شماره (تلفن)

Every course has a code number.

هریک از دروس یک شماره‌ی شناسایی دارد.

zip code (or postal code)

کد پستی

noun countable

سنت‌ها و مبانی رفتار، اخلاقیات، عرف، راه و رسم

a moral code

اصول و سنت‌های اخلاقی

verb - intransitive

(زیست شناسی) مشخص کردن کد ژنتیکی

verb - intransitive

کامپیوتر برنامه‌نویسی کردن، اصلاح کردن برنامه‌های کامپیوتری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده
verb - transitive

به رمز در آوردن، رمزی کردن، دارای شماره‌ی شناسایی کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد code

  1. noun secret language system
    Synonyms:
    cipher cryptograph
  1. noun law, rule
    Synonyms:
    rule regulation method system custom law convention ethics discipline etiquette manners constitution codex digest maxim charter canon

Collocations

area code

(آمریکا و کانادا) کد سه‌رقمی (پیش‌شماره برای تلفن‌های راه دور)

code book

رمزنامه

لغات هم‌خانواده code

  • verb - intransitive
    code

ارجاع به لغت code

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «code» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/code

لغات نزدیک code

پیشنهاد بهبود معانی