شکل جمع:
codasقطعهی آخر یک آهنگ، پسدرآمد، قطعه یا قسمت آخر یک اثر هنری مانند کتاب یا فیلم و غیره
The final coda of the movie revealed the fate of the protagonist.
قسمت آخر فیلم سرنوشت قهرمان را نشان داد.
The coda of the speech summarized the key points and left a lasting impression on the listeners.
بخش آخر سخنرانی نکات کلیدی را خلاصه کرد و اثری پایدار بر شنوندگان گذاشت.
زبانشناسی پایانه (بخشی از هجا که پس از هسته میآید)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In the word "dog", the coda is the "g" sound.
در لغت dog، صدای g پایانه است.
The coda of the word "land" is the "d" sound.
پایانهی لغت land صدای d است.
فرزند شنوای والد/والدین ناشنوا، کودا (child of deaf adult(s))
I’m a coda, so ASL is my first language.
من یک کودا هستم و زبان اشارهی آمریکایی زبان اول من است.
Many codas often act as an interpreter for their parents.
بسیاری از فرزندان شنوای والدین ناشنوا نقش مترجم را برای والدینشان ایفا میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «coda» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coda