شکل جمع:
systemsسیتم، دستگاه، سامانه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
the digestive system
دستگاه گوارشی
نظم، منظومه، نظام
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the solar system
منظومهی شمسی
the educational system
نظام آموزشی
They wanted to overthrow the system.
آنها میخواستند نظام موجود را واژگون کنند.
روش، طریقه، طرز، اسلوب، قاعده، رویه
سلسله، رشته
ایزار
نظام آموزشی، سیستم آموزشی
get something out of one's system
از شر وسواس یا وابستگی به چیزی رهاشدن، قید چیزی را زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «system» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/system