با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Methodology

    ˌmeθəˈdɑːlədʒi ˌmeθəˈdɒlədʒi
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      methodologies

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun C1
    گفتار در روش و اسلوب، علم اصول، روش‌شناسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - scientific methodology
    - روش‌شناسی علمی
    - Wrong methodology leads to wrong conclusions.
    - روش پژوهش غلط منجر به نتیجه‌گیری غلط می‌شود.
    - the methodology of Aristotelianism
    - روش تحلیل ارسطویی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد methodology

    1. noun methods
      Synonyms: approach, channels, design, manner, mode, plan, practice, procedure, process, program, style, technique, way

    لغات هم‌خانواده methodology

    ارجاع به لغت methodology

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «methodology» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/methodology

    لغات نزدیک methodology

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار