آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Manner

ˈmænər ˈmænə

شکل جمع:

manners

معنی manner | جمله با manner

noun singular B2

راه، روش، طریقه، شیوه، طرز، نحوه، سبک

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

مشاهده

He spoke in an offensive manner.

او به‌‌ طرز زننده‌ای حرف می‌زد.

Paintings done in his early manner.

نقاشی‌هایی که به سبک ابتدایی او کشیده شده‌است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

This novel is a study in the manners of this class.

این رمان، پژوهشی است در چگونگی رفتار این طبقه.

Food prepared in the Chinese manner.

خوراکی که به روش چینی تهیه شده‌ است.

the manner of opening this box

طرز باز کردن این جعبه

different jazz manners

سبک‌های مختلف موسیقی جاز

noun singular B2

رفتار، طرز برخورد، نحوه‌ی رفتار، منش، سلوک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

His gentle and respectful manner won the trust of everyone in the village.

رفتار آرام و محترمانه‌اش باعث شد اعتماد همه در روستا را جلب کند.

Despite her strict manner, she truly cares about her students.

باوجود منش سختگیرانه‌اش، واقعاً برای شاگردانش اهمیت قائل است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He spoke to all the children as was his manner.

او طبق عادت با همه‌ی بچه‌ها صحبت کرد.

the licentious manners of a corrupt society

رفتار بی‌بندوبار یک اجتماع فاسد

his sarcastic manner

رفتار سخره‌آمیز او

good manners

نیک رفتاری، رفتار پسندیده

bad manners

بی‌ادبی، زشت رفتاری، رفتار ناپسند

noun plural B2

آداب، نزاکت، تربیت اجتماعی، اخلاق

Teaching children proper manners is part of good upbringing.

آموزش اخلاق صحیح به کودکان بخشی از تربیت خوب است.

Table manners are important in many cultures.

آداب سر میز در بسیاری از فرهنگ‌ها اهمیت دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a child who has no manners

طفلی که ادب ندارد

a comedy of manners

شادمایش (کمدی) آداب اجتماعی

noun uncountable formal

نوع، گونه، دسته

He picked up all manner of more or less important information.

او همه‌گونه اطلاعات کم و بیش مهم را کسب کرد.

What manner of man is he?

او چطور آدمی است؟

نمونه‌جمله‌های بیشتر

all manner of things

همه‌جور چیز

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد manner

  1. noun class, category

Collocations

all manner of

همه‌جور، همه قبیل، همه‌نوع

unhurried manner

با آرامش، بدون عجله

abrasive manner

رفتار تند/زننده

forthright manner

روش صریح / رفتار رک و راست

Idioms

by any manner of means

1- اصلاً، به هیچ‌وجه 2- به هرصورت، به هرطریق

by all manner of means

البته، حتماً، هرطور که شده، به هرطریق

by no manner of means

1- ابداً، هرگز، به هیچ‌وجه 2- به هرصورت، به هرطریق

in a manner born

به‌اصطلاح، از برخی نظرها، تا اندازه‌ای

manners make the man

ارزش مرد به رفتار اوست

Idioms بیشتر

to the manner born

آموخته از بدو زندگی، خوگرفته از زمان تولد، طبیعتاً مناسب برای

سوال‌های رایج manner

شکل جمع manner چی میشه؟

شکل جمع manner در زبان انگلیسی manners است.

ارجاع به لغت manner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manner

لغات نزدیک manner

پیشنهاد بهبود معانی