آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Tack

    tæk tæk

    گذشته‌ی ساده:

    tacked

    شکل سوم:

    tacked

    سوم‌شخص مفرد:

    tacks

    وجه وصفی حال:

    tacking

    شکل جمع:

    tacks

    معنی tack | جمله با tack

    noun verb - transitive verb - intransitive adverb

    میخ سرپهن کوچک، پونز، رویه، مشی، خوراک، میخ زدن، پونز زدن، ضمیمه کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    a carpet tack

    میخ سرپهن برای کوبیدن موکت

    the tack of a paint

    چسبندگی رنگ

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    tape with good tack

    نوار دارای چسبندگی زیاد

    to go off on the wrong tack

    خط مشی غلط اتخاذ کردن

    to try a new tack

    رویه‌ی جدیدی را آزمودن

    Don't change the tack of your questions.

    روال پرسش‌های خود را عوض نکن.

    hard tack

    نان خشک

    a starboard tack

    چرخش به سمت راست (کشتی)

    We made two tacks in rounding the island.

    برای دور زدن جزیره دو بار تغییر مسیر دادیم.

    to tack a notice on a bulletin board

    اعلانی را به تابلوی اعلانات پونز کردن

    He is tacking down the stairway carpet.

    او دارد فرش پلکان را میخکوب می‌کند.

    to tack a ribbon onto a hat

    به کلاه روبان زدن

    to tack an amendment onto a bill

    اصلاحیه‌ای را بر لایحه افزودن

    He could even tack big ships in heavy weather.

    او می‌توانست حتی کشتی‌های بزرگ را هم در هوای بد مخالف جهت باد بچرخاند.

    They tacked temporarily in their aggressive designs.

    آنان موقت نقشه‌های تهاجم‌گرایانه‌ی خود را عوض کردند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tack

    1. noun course of movement
      Synonyms:
      way direction path line course bearing heading turn bend shift alteration deviation variation approach method plan procedure aim tactic swerve sweep digression zigzag switch deflection tangent oblique course sidling siding yaw set double point of sail echelon
    1. noun short pin for attaching
      Synonyms:
      nail point staple thumbtack pushpin brad
    1. verb attach
      Synonyms:
      fix fasten add tie pin affix staple mount paste nail append tag sew stitch annex baste hem
      Antonyms:
      detach separate unfasten untack

    سوال‌های رایج tack

    گذشته‌ی ساده tack چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده tack در زبان انگلیسی tacked است.

    شکل سوم tack چی میشه؟

    شکل سوم tack در زبان انگلیسی tacked است.

    شکل جمع tack چی میشه؟

    شکل جمع tack در زبان انگلیسی tacks است.

    وجه وصفی حال tack چی میشه؟

    وجه وصفی حال tack در زبان انگلیسی tacking است.

    سوم‌شخص مفرد tack چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد tack در زبان انگلیسی tacks است.

    ارجاع به لغت tack

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tack

    لغات نزدیک tack

    • - taciturnity
    • - tacitus
    • - tack
    • - tack room
    • - tacker
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.