گذشتهی ساده:
zigzaggedشکل سوم:
zigzaggedسومشخص مفرد:
zigzagsوجه وصفی حال:
zigzaggingشکل جمع:
zigzagsصفت تفضیلی:
more zigzagصفت عالی:
most zigzagجناغی، منشاری، شکسته، کج و معوج، دارای پیچ و خم کردن، منکسر کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a zigzag road
راه زیگزاگ
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «zigzag» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/zigzag