فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Serrated

səˈreɪtəd / / se- səˈreɪtəd / / se-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adverb
    دندانه‌دار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد serrated

  1. adjective jagged
    Synonyms: denticulate, indented, notched, ragged, sawlike, sawtooth, saw-toothed, scored, serrate, serried, serriform, serrulate, toothed
    Antonyms: smooth

ارجاع به لغت serrated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «serrated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/serrated

لغات نزدیک serrated

پیشنهاد بهبود معانی