فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Toothed

American: ˈtuːθt British: tuːθt

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

دارای نوع یا تعداد به‌خصوصی دندانه یا تضریس یا دندان

a saber-toothed tiger

پلنگ شمشیردندان

large-toothed saw

اره‌ی دندانه‌درشت

adjective

دندانهدار، مضرس، دندانه دندانه، کنگرهدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد toothed

  1. adjective having teeth especially of a certain number or type; often used in combination
    Synonyms:
    notched jagged serrated dentate serrate saw-toothed jaggy denticulate crenelated dentelated serrulate serried dentellated erose
    Antonyms:
    toothless

ارجاع به لغت toothed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toothed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toothed

لغات نزدیک toothed

پیشنهاد بهبود معانی