فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Toothache

ˈtuːθeɪk ˈtuːθ-eɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    دندان‌درد، درد دندان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد toothache

  1. noun An ache localized in or around a tooth
    Synonyms: pain in the tooth, aching tooth, swollen gums, abscessed tooth, cavity, odontalgia, caries, decayed tooth

ارجاع به لغت toothache

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toothache» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/toothache

لغات نزدیک toothache

پیشنهاد بهبود معانی