ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Keratin

ˈkerəˌtɪn ˈkerətɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable uncountable
    زیست‌شناسی کراتین (نوعی پروتئین ساختاری که در ساختار بدنی بسیاری از موجودات زنده یافت می‌شود)
    • - The outer layer of our skin is made of keratin.
    • - لایه‌ی بیرونی پوست ما از کراتین ساخته شده است.
    • - Nails and claws are made up of keratin.
    • - ناخن‌ها و پنجه‌ها از کراتین تشکیل شده‌اند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد keratin

  1. noun A fibrous scleroprotein that occurs in the outer layer of the skin and in horny tissues such as hair, feathers, nails, and hooves

ارجاع به لغت keratin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «keratin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/keratin

لغات نزدیک keratin

پیشنهاد بهبود معانی