فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

خیار به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

گیاهی سبز و دراز و آبدار

فونتیک فارسی

khiyaar
اسم

cucumber

امسال محصول خیار خیلی عالی بوده است.

This year we are having a bumper crop of cucumbers.

خیار را معمولاً در سالاد مصرف می‌کنند.

Cucumbers are often used in salads.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

خیار نوبر

new cucumbers

اختیار

فونتیک فارسی

khiyaar
اسم

option

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

خیار حیوان

option of animals

خیار شرط

option of conditions

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خیار

  1. مترادف:
    صفت
  1. مترادف:
    خیارزه بالنگ
  1. مترادف:
    اختیار
  1. مترادف:
    صاحب اختیار مخیر
  1. مترادف:
    برگزیده منتخب

ارجاع به لغت خیار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خیار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خیار

لغات نزدیک خیار

پیشنهاد بهبود معانی