آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Notched

American: ˈnɑːtʃt British: nɒtʃt

سوم‌شخص مفرد:

notches

وجه وصفی حال:

notching

معنی notched

adjective

شکاف‌دار، دندانه‌دار، دارای بریدگی، (خیاطی - یقه) چرت‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد notched

  1. adjective not regular in form or outline
    Synonyms:
    nicked
  1. verb indent
    Synonyms:
    cut marked recorded posted indented scored dented levelled passed stepped undercut jabbed nicked gashed chiselled scotched tallied
    Antonyms:
    flushed
  1. adjective having an irregularly notched or toothed margin as though gnawed
    Synonyms:

سوال‌های رایج notched

وجه وصفی حال notched چی میشه؟

وجه وصفی حال notched در زبان انگلیسی notching است.

سوم‌شخص مفرد notched چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد notched در زبان انگلیسی notches است.

ارجاع به لغت notched

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «notched» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/notched

لغات نزدیک notched

پیشنهاد بهبود معانی