پیچاپیچ، پیچاندن، چیزی که پیچ میخورد، مارپیچی، رودپیچ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the winding of thread on a spool
پیچاندن نخ به دور قرقره
Parviz knows all the windings of the cave.
پرویز به همهی پیچوخمهای غار آشنا است.
a winding staircase
پلکان مارپیچ
a winding river
یک رودخانهی پرپیچوخم
o, you, useless winding stomach ...
ای شکم بیهنر پیچپیچ ...
all the windings of a corrupt bureaucracy
همهی پیچوخمهای یک دستگاه اداری فاسد
the windings on an electric coil
سیم دور کویل برق
گذشتهی ساده winding در زبان انگلیسی wound است.
شکل سوم winding در زبان انگلیسی wound است.
سومشخص مفرد winding در زبان انگلیسی winds است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «winding» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/winding