امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Windiness

    American: ˈwɪndɪnɪs British: ˈwɪndɪnɪs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    پرحرف بودن، اطناب، باد، خودبینی، غرور، دارای باد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد windiness

    1. noun Words or the use of words in excess of those needed for clarity or precision
      Synonyms:
      prolixity long-windedness wordiness diffuseness diffusion pleonasm redundancy breeziness verbiage verboseness verbosity prolixness wordage

    ارجاع به لغت windiness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «windiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/windiness

    لغات نزدیک windiness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return