Snaky

ˈsneɪki ˈsneɪki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
ماروار، مارمانند، موذی، خائن، ماردار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snaky

  1. adjective winding
    Synonyms: anfractuous, convoluted, entwined, flexuous, indirect, meandering, meandrous, serpentine, sinuous, tortuous, twisted, twisting, writhing, zigzag
    Antonyms: straight, unwinding
  2. adjective devious, sly
    Synonyms: crafty, insidious, lurking, perfidious, slinking, sneaky, subtle, treacherous, venomous, vipery, virulent
    Antonyms: forthright, honest, upfront

ارجاع به لغت snaky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snaky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snaky

لغات نزدیک snaky

پیشنهاد بهبود معانی