با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Anfractuous

ænˈfræktʃuːəs ænˈfræktjʊəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
مارپیچی، پرپیچ‌وخم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anfractuous

  1. adjective Repeatedly curving in alternate directions
    Synonyms: flexuous, meandrous, serpentine, sinuous, snaky, tortuous, winding, convolutional, flexuose, torsional, twisty
  2. adjective Not taking a direct or straight line or course
    Synonyms: circuitous, circular, devious, indirect, oblique, roundabout, tortuous, spiroid, corkscrewy, sinuose, turbinal, verticillate, wreathy, wreathlike

ارجاع به لغت anfractuous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anfractuous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anfractuous

لغات نزدیک anfractuous

پیشنهاد بهبود معانی