امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Circuitous

sɜrːˈkjuːət̬əs sɜːˈkjuːɪtəs sɜːˈkjuːɪtəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
غیرمستقیم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- a circuitous road
- راه پرپیچ‌وخم
- a circuitous journey
- مسافرت دور و دراز
- circuitous reasoning
- استدلال پیچیده و گمراه‌کننده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد circuitous

  1. adjective going around, indirect
    Synonyms:
    back road by way of circular collateral complicated devious labyrinthine long way long way around meandering oblique rambling roundabout tortuous winding around
    Antonyms:
    direct in line straight

ارجاع به لغت circuitous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «circuitous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/circuitous

لغات نزدیک circuitous

پیشنهاد بهبود معانی