آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Circuitry

ˈsɜrːkɪtri ˈsɜːkətri

معنی circuitry | جمله با circuitry

noun

شدت جریان برق، اجزا ترکیب‌کننده جریان برق

noun

مدارات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

electronic circuitry

مداربندی الکترونیک

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد circuitry

  1. noun circuits
    Synonyms:
    wiring connections electronics circuits chip systems integrated circuits microcircuitry

ارجاع به لغت circuitry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «circuitry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/circuitry

لغات نزدیک circuitry

پیشنهاد بهبود معانی