فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Labyrinthine

ˌlæbəˈrɪnˌθin ˌlæbəˈrɪnθaɪn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

پر‌پیچ‌و‌خم، پر‌شکنج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the government's labyrinthine bureaucracy

دستگاه پیچ‌و‌خم‌دار دیوان سالاری دولتی

his vague and labyrinthine sentences

جمله‌های پیچیده و مبهم او

نمونه‌جمله‌های بیشتر

labyrinthine deafness

کری گوش درونی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد labyrinthine

  1. adjective mazelike
    Synonyms:
    complex intricate winding twisting tangled tortuous convoluted elaborate wandering meandering sinuous mazy serpentine zigzag
    Antonyms:
    simple straightforward straight

ارجاع به لغت labyrinthine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «labyrinthine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/labyrinthine

لغات نزدیک labyrinthine

پیشنهاد بهبود معانی