آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

    Complex

    ˌkɑːmˈpleks kəmˈpleks ˈkɒmpleks

    شکل جمع:

    complexes

    صفت تفضیلی:

    more complex

    صفت عالی:

    most complex

    معنی complex | جمله با complex

    noun adjective B2

    مجتمع، گروه، مجموعه، عقده (oghdeh)، آچار، هم‌تافت

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده
    noun adjective

    مختلط، پیچیده، مرکب از چند جز ، بغرنج

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    a complex mechanism

    مکانیزم پیچیده، ساز و کار هم‌تافته

    a very complex mathematical problem

    مسئله‌ی ریاضی بسیار بغرنج

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Amjadieh Sports Complex

    مجتمع ورزشی امجدیه

    an industrial complex

    گروهگان (مجتمع) صنعتی

    inferiority complex

    عقده‌ی حقارت، هم‌بافت خودکم‌بینی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد complex

    1. adjective involved, intricate
      Synonyms:
      complicated involved mixed elaborate tangled confused intricate compound multiple composite mingled manifold heterogeneous mixed-up variegated motley miscellaneous compounded convoluted tortuous multiplex labyrinthine conglomerate circuitous knotty mosaic multiform entangled
      Antonyms:
      simple easy clear plain obvious uniform homogeneous
    1. adjective difficult to understand
      Synonyms:
      complicated confused obscure puzzling involved intricate tangled byzantine convoluted enigmatic impenetrable labyrinthine perplexing tortuous abstruse bewildering cryptic disordered entangled jumbled muddled round-about sinuous unfathomable circuitous crabbed Daedalean discursive disturbing excursive Gordian hidden inscrutable interwoven knotted knotty mazy meandering mingled mixed paradoxical rambling recondite snarled sophisticated undecipherable winding
      Antonyms:
      easy clear obvious plain apparent direct discernible
    1. noun composite, aggregate
      Synonyms:
      group system network organization association compound aggregate structure synthesis totality composite scheme conglomerate entanglement ecosystem syndrome
    1. noun psychological problem
      Synonyms:
      anxiety fear obsession fixation preoccupation mania neurosis phobia repression hang-up insanity exaggerated reaction fixed idea idée fixe a thing about something

    لغات هم‌خانواده complex

    • noun
      complexity
    • adjective
      complex

    سوال‌های رایج complex

    شکل جمع complex چی میشه؟

    شکل جمع complex در زبان انگلیسی complexes است.

    صفت تفضیلی complex چی میشه؟

    صفت تفضیلی complex در زبان انگلیسی more complex است.

    صفت عالی complex چی میشه؟

    صفت عالی complex در زبان انگلیسی most complex است.

    ارجاع به لغت complex

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «complex» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/complex

    لغات نزدیک complex

    • - completion code
    • - completist
    • - complex
    • - complex fraction
    • - complex number
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.