آشفته، گیج، سردرگم، قاطی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I just got mixed up, and thought she wanted us to come early.
قاطی کردم و فکر کردم میخواهد که زود بیاییم.
She’s just a crazy mixed-up kid.
او فقط یک بچهی آشفته و شوریده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mixed-up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mixed-up