با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Aggregate

ˈæɡrɪɡət ˈæɡrɪɡət ˈæɡrɪɡət ˈæɡrɪɡət
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    aggregated
  • شکل سوم:

    aggregated
  • سوم‌شخص مفرد:

    aggregates
  • وجه وصفی حال:

    aggregating
  • شکل جمع:

    aggregates

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adjective adverb
جمع‌شده، متراکم، متراکم ساختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun verb - transitive adjective adverb
جمع‌آمده، متراکم، (جانور‌شناسی، گیاه‌شناسی.) به‌هم پیوسته، انبوه، توده، تراکم، جمع، مجموع، جمع کردن، جمع شدن، توده کردن
- the aggregate number of the unemployed
- جمع تعداد بیکاران
- the aggregate of human knowledge
- جمیع دانسته‌های بشر
- wealth aggregated by their commercial skill
- ثروتی که به‌دلیل مهارت آن‌ها در بازرگانی انباشته شده است
- aggregate flower
- گل فراهم
- aggregate fruit
- میوه‌ی فراهم/ انبوه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aggregate

  1. adjective forming a collection from separate parts
    Synonyms: accumulated, added, amassed, assembled, collected, collective, combined, composite, corporate, cumulative, heaped, mixed, piled, total
    Antonyms: individual, part, particular
  2. noun collection
    Synonyms: accumulation, agglomerate, agglomeration, all, amount, assemblage, body, bulk, combination, conglomerate, conglomeration, gross, heap, lump, mass, mixture, pile, quantity, sum, the works, total, totality, whole, whole ball of wax, whole enchilada, whole schmear, whole shooting match
    Antonyms: individual, one, part
  3. verb combine into a collection
    Synonyms: accumulate, add up, amass, amount, assemble, collect, combine, come, heap, mix, number, pile, sum, total
    Antonyms: break up, disperse, divide

Collocations

لغات هم‌خانواده aggregate

  • noun
    aggregate
  • adjective
    aggregate
  • verb - transitive
    aggregate

ارجاع به لغت aggregate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aggregate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aggregate

لغات نزدیک aggregate

پیشنهاد بهبود معانی