صفت تفضیلی:
more cumulativeصفت عالی:
most cumulativeجمعشونده
انباشته، یکجا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the cumulative effects of small daily doses of this medicine
تأثیر فزایندهی مقدار کمی از این دوا در هر روز
Cumulative interest is interest that is added to the principal and draws additional interest.
بهرهی مرکب بهرهای است که بر اصل پول افزوده میشود و بهرهی اضافی به آن تعلق میگیرد.
cumulative evidence
شواهد مؤید
(ریاضی) نمودار انباشتی، نمودار تراکمی
لغزش فزونگر (اشتباهی که میزان و اهمیت آن در آزمونهای پیدرپی مرتباً بیشتر میشود)، خطای تراکمی
(ریاضی) احتمال تجمعی، شاید فزاینده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cumulative» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cumulative