آیکن بنر

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف برای خرید اشتراک هوش مصنوعی

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف خرید AI

اعمال کد تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Summative

ˈsʌmət̬ɪv ˈsʌmətɪv

معنی summative | جمله با summative

adjective

پایانی، تراکمی (ارزشیابی و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The students were nervous about the summative project.

دانش‌آموزان نگران پروژه‌ی پایانی بودند.

The summative evaluation of the project highlighted both its strengths and weaknesses.

ارزیابی تراکمی پروژه نقاط قوت و ضعف آن را برجسته کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد summative

  1. adjective of or relating to a summation or produced by summation
    Synonyms:
    summational

لغات هم‌خانواده summative

  • adjective
    summative

ارجاع به لغت summative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «summative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/summative

لغات نزدیک summative

پیشنهاد بهبود معانی