سومشخص مفرد:
heapsوجه وصفی حال:
heaping(بریتانیایی) (قاشق و بشقاب و غیره) لبریز، پُر، لبالب، مالامال، مملو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a heaped teaspoonful of salt
یک قاشق چایخوری [سَر] پُر نمک
the leaped plate
بشقاب پُر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «heaped» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heaped