فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Heaping

ˈhiːpɪŋ ˈhiːpɪŋ

گذشته‌ی ساده:

heaped

شکل سوم:

heaped

سوم‌شخص مفرد:

heaps

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

انگلیسی آمریکایی زیاد، بزرگ

For less than $5, you get a sandwich, a heaping helping of fries, and a soft drink.

با کمتر از ۵ دلار می‌توانید یک ساندویچ، مقدار زیادی سیب‌زمینی سرخ‌کرده و یک نوشیدنی غیرالکلی دریافت کنید.

Heaping side dishes are always 70 cents.

مخلفات زیاد همیشه ۷۰ سنت قیمت دارند.

adjective

(آمریکایی) (قاشق و بشقاب و غیره) لبریز، پُر، لبالب، مالامال، مملو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a heaped teaspoonful of salt

یک قاشق چای‌خوری [سَر] پُر نمک

the leaped plate

بشقاب پُر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heaping

  1. adjective sated
    Synonyms:
    full abundant running over

ارجاع به لغت heaping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heaping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heaping

لغات نزدیک heaping

پیشنهاد بهبود معانی