گذشتهی ساده:
chainedشکل سوم:
chainedسوم شخص مفرد:
chainsوجه وصفی حال:
chainingشکل جمع:
chainsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قفل و زنجیر کردن، زنجیر کردن
(مکانیک) دندهی زنجیری، چرخ و زنجیر
(مکانیک) ساز و کار زنجیری
زنجیرهی فرماندهی، سلسله مراتب
a chain is as strong as its weakest link
استحکام زنجیر بستگی به استحکام ضعیفترین بند آن دارد، نکات ضعف هر چیز نشانگر میزان قدرت آن هستند
استحکام هر زنجیر به اندازهی استحکام سستترین حلقهی آن است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chain» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chain