زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Fetter

ˈfet̬ər ˈfetə

گذشته‌ی ساده:

fettered

شکل سوم:

fettered

سوم‌شخص مفرد:

fetters

وجه وصفی حال:

fettering

شکل جمع:

fetters

معنی fetter | جمله با fetter

noun verb - transitive

بخو، پابند، زنجیر، (مجازاً) قید، مانع، مقید کردن، در زیر غل و زنجیر آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

the fetters of the slaves

غل و زنجیر بردگان

to keep in fetters

در غل و زنجیر نگهداری کردن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

political fetters

موانع سیاسی

fettered cows

گاوهای غل‌و‌زنجیرشده

Too many regulations have fettered traders.

مقررات بیش‌از‌حد دست و پای تجار را بسته است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fetter

  1. verb tie up, hold
    Synonyms:
    restrain restrict confine hold check repress hinder encumber hamper curb shackle handcuff manacle chain bind trammel leash hobble cuff hog-tie hold captive hang up drag feet clog hamstring throw monkey wrench in put straitjacket on
    Antonyms:
    free release let go loose loosen

سوال‌های رایج fetter

گذشته‌ی ساده fetter چی میشه؟

گذشته‌ی ساده fetter در زبان انگلیسی fettered است.

شکل سوم fetter چی میشه؟

شکل سوم fetter در زبان انگلیسی fettered است.

شکل جمع fetter چی میشه؟

شکل جمع fetter در زبان انگلیسی fetters است.

وجه وصفی حال fetter چی میشه؟

وجه وصفی حال fetter در زبان انگلیسی fettering است.

سوم‌شخص مفرد fetter چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد fetter در زبان انگلیسی fetters است.

ارجاع به لغت fetter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fetter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fetter

لغات نزدیک fetter

پیشنهاد بهبود معانی