امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fetters

American: ˈfet̬ɚz British: ˈfetəz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    fettered
  • شکل سوم:

    fettered
  • وجه وصفی حال:

    fettering

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural
غل‌وزنجیر، قیدوبند، محدودیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the fetters of social convention
- قیدوبندهای سنت‌های اجتماعی
- breaking the fetters of convention
- شکستن محدودیت‌های سنت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fetters

  1. noun bindings; bondage
    Synonyms:
    chains bonds handcuffs shackles restraint captivity bondage hindrance curb obstruction cuffs irons manacles bindings bilboes trammels check

ارجاع به لغت fetters

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fetters» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fetters

لغات نزدیک fetters

پیشنهاد بهبود معانی