گذشتهی ساده:
shackledشکل سوم:
shackledسومشخص مفرد:
shacklesوجه وصفی حال:
shacklingشکل جمع:
shacklesپابند، دستبند، قید، مانع، پابند زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the shackles of ignorance
قید و بند ناشی از جهالت
a group of people shackled by poverty and superstition
گروهی از مردمی که فقر و خرافات دامنگیر آنان شده بود
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shackle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shackle