Additive

ˈædətɪv ˈædətɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    additives

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective
افزایشی، افزودنی، افزاینده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun adjective
شیمی ماده‌ای که برای افزایش خواص ماده دیگری به آن اضافه شود
- No additives have been added to this jam.
- هیچ‌گونه مواد افزودنی به این مربا زده نشده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد additive

  1. noun added ingredient
    Synonyms: accompaniment, addition, add-on, extra, flavor enhancer, preservative, supplement

لغات هم‌خانواده additive

ارجاع به لغت additive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «additive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/additive

لغات نزدیک additive

پیشنهاد بهبود معانی