فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Additional

əˈdɪʃnəl əˈdɪʃnəl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2

اضافی، افزوده، تکمیلی، مکمل، افزایشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

additional costs

مخارج اضافی

Additional information was gleaned from other sources.

اطلاعات تکمیلی از منابع دیگر گردآوری شده‌اند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد additional

  1. adjective extra, supplementary
    Synonyms:
    added further more new spare option supplementary increased other appended affixed padding perk on the side over-and-above
    Antonyms:
    necessary

لغات هم‌خانواده additional

  • adjective
    additional, added
  • verb - transitive
    add

ارجاع به لغت additional

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «additional» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/additional

لغات نزدیک additional

پیشنهاد بهبود معانی