با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Increased

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    increases
  • وجه وصفی حال:

    increasing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
(اندازه و مقدار و درجه و غیره) افزایش‌یافته، افزایش‌پیداکرده، بیشترشده، روزافزون، افزون‌شده، رشدیافته، تشدیدشده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- increased pain
- درد تشدیدشده
- increased population
- جمعیتِ افزایش‌یافته
- the increased prices
- قیمت‌هایِ رشدیافته
- The increased investment will help stabilize the economy.
- سرمایه‌گذاری روزافزون به ثبات‌بخشی به اقتصاد کمک می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد increased

  1. adjective raised
    Synonyms: marked up, heightened, elevated, expanded, added on, enlarged

لغات هم‌خانواده increased

ارجاع به لغت increased

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «increased» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/increased

لغات نزدیک increased

پیشنهاد بهبود معانی