بیش از پیش، درحال افزایش، افزایشی، رفتهرفته، بهطور افزاینده، با افزایش، پیوسته بیشتر، بهطور روزافزون
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
As you get older your bones become increasingly brittle.
هرچه پیرتر میشوید، استخوانهایتان رفتهرفته شکننده میشوند.
It is becoming increasingly apparent that she is ill.
بیمار بودن او روزبهروز بیشتر آشکار میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «increasingly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/increasingly