صفت عالی:
mostتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(anymore) دیگر، بیشتر، بیش از اینها
اکنون، حال، این روزها
بهطور فزاینده، بهطور دائمالتزاید، بیشتر و بیشتر، بیش از پیش
more than pleased (or sorry, etc.)
بسیار خشنود (یا متأسف و غیره)
یکبار دیگر
بیشتر... کمتر
بیشتر ... بیشتر
بیشتر به خاطر شانس تا درایت
هرچه کمتر ... بیشتر
دوباره، یکبار دیگر
علاوهبراین (یا آن)، مضافاً
اغلب، اکثراً، معمولاً
به دلایل مختلف، به چندین و چند دلیل
bite off more than one can chew
لقمهی بزرگتر از دهان خود برداشتن، بیشتر از توانایی خود کاری را به عهده گرفتن
breathe again (or more easily)
(از نظر فکر و خیال) راحت شدن، نفسی به راحتی کشیدن
there are more ways than one to skin a cat
(این کار را) از چندین راه میتوان انجام داد، میتوان بامبول زد
(عامیانه) بیشتر طبق دلخواه
there is more to it than meets the eye
از آنچه در ظاهر به نظر میرسد بیشتر است، باطن امر پردامنهتر از ظاهر آن است
as often as not (more often than not)
اکثراً، بیشتر اوقات
(عامیانه) از این بدتر، بدتر اینکه...، از همه بدتر
(انگلیس - عامیانه) خدا کند موفق شود، دست علی به همراهش
(عامیانه) خدا یارت باشد!، دست علی به همراهت!، موفق باشی!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «more» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/more