آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴

    بچگی به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / bachchegi /

    childhood, girlhood, boyhood, babyhood

    childhood

    girlhood

    boyhood

    babyhood

    کودکی

    بچگی خود را در تهران و مشهد گذراند.

    He spent his boyhood in Tehran and Mashhad.

    بچگی دشوارش او را تبدیل به شخصی سرسخت و مصمم کرد.

    His difficult childhood made him a resilient and determined individual.

    اسم
    فونتیک فارسی / bachchegi /

    childishness, childish act, purelity

    childishness

    childish act

    purelity

    بی‌تجربگی، رفتار کودکانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    غزل نتوانست بچگی او را تحمل کند و تصمیم گرفت رابطه‌شان را تمام کند.

    Ghazal couldn't stand his childishness any longer and decided to end their relationship.

    بچگی دوطرفه و ناتوانی در درک دیدگاه یکدیگر

    mutual childishness and inability to see each other's perspective

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد بچگی

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    خردسالی صباوت طفولیت کودکی نوباوگی
    متضاد:
    پیری کهولت

    سوال‌های رایج بچگی

    بچگی به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «بچگی» در زبان انگلیسی به childhood ترجمه می‌شود.

    «بچگی» به دوره‌ی نخستین زندگی انسان اشاره دارد که معمولاً از تولد تا پایان سن کودکی تعریف می‌شود. این دوره زمانی نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری شخصیت، یادگیری مهارت‌های اجتماعی و شناختی، و رشد جسمانی و روانی فرد ایفا می‌کند. دوران بچگی پر از تجربیات اولیه است که تأثیر عمیقی بر نحوه‌ی نگرش، رفتار و روابط فرد در بزرگسالی دارد. این دوره با بازی، کنجکاوی، یادگیری و کشف جهان پیرامون مشخص می‌شود و اهمیت آن در تربیت و آموزش فرزندان بر هیچ‌کس پوشیده نیست.

    در این دوران، کودکان با خانواده، مدرسه و محیط اجتماعی خود تعامل دارند و از طریق این ارتباطات، ارزش‌ها، زبان، فرهنگ و مهارت‌های زندگی را فرا می‌گیرند. بچگی زمانی است که فرد به مرور استقلال و خودآگاهی را تجربه می‌کند و پایه‌های شخصیت و هویت او شکل می‌گیرد. همچنین، احساسات و خاطرات این دوره غالباً عمیق و ماندگار هستند و در بسیاری از مواقع در طول زندگی به آن‌ها بازمی‌گردیم.

    از دیدگاه روانشناسی، دوران بچگی به چند مرحله تقسیم می‌شود که هر یک ویژگی‌ها و نیازهای خاص خود را دارند. بازی، تخیل، رشد زبان و تعامل اجتماعی از مهم‌ترین شاخصه‌های این دوره است. والدین، معلمان و مراقبان نقش حیاتی در حمایت، آموزش و هدایت کودک در این مراحل دارند تا بتوانند رشد سالم و متعادل او را تضمین کنند. همچنین، محیط امن و حمایت‌کننده برای بروز استعدادها و توانایی‌های کودک ضروری است.

    از منظر فرهنگی، بچگی در جوامع مختلف با سنت‌ها، رسوم و باورهای گوناگون تعریف و تجربه می‌شود. نگاه جامعه به کودکان، حقوق آن‌ها، شیوه‌های تربیت و آموزش متفاوت است و این تفاوت‌ها بر تجربه‌ی دوران بچگی تأثیرگذارند. جشن‌ها، بازی‌ها، قصه‌ها و مناسبت‌های خاص کودکان نمونه‌هایی از این تأثیرات فرهنگی هستند که به تقویت حس تعلق و هویت کودک کمک می‌کنند.

    «بچگی» مفهومی است سرشار از معنا و اهمیت که پایه و اساس زندگی انسانی را شکل می‌دهد. این واژه یادآور دوره‌ای از زندگی است که پر از امید، رشد، یادگیری و کشف است و تاثیرات آن تا پایان عمر همراه فرد باقی می‌ماند. توجه به اهمیت بچگی و فراهم آوردن شرایط مناسب برای رشد کودکان، سرمایه‌گذاری در آینده‌ی بهتر و پایدار جامعه است.

    ارجاع به لغت بچگی

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «بچگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بچگی

    لغات نزدیک بچگی

    • - بچگان
    • - بچگانه
    • - بچگی
    • - بچه
    • - بچه آوردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.