به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

اجتماعی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • وابسته به اجتماع
  • فونتیک فارسی

    ejtemaa'i
  • صفت
    social, societal, communal, community
    • - فقر هم‌بستگی اجتماعی آن کشور را تهدید می‌کند.

    • - Poverty threatens that country's social cohesion.
    • - رواج یک رسم اجتماعی

    • - the currency of a social custom
  • خوش‌برخورد، معاشرتی، جمع‌دوست
  • فونتیک فارسی

    ejtemaa'i
  • صفت
    sociable, companionable, gregarious, convivial social
    • - اجتماعی شدن

    • - to become sociable
    • - هیچ تلاشی برای اجتماعی بودن نکرد.

    • - He made no attempt to be sociable.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد اجتماعی

ارجاع به لغت اجتماعی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اجتماعی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اجتماعی

لغات نزدیک اجتماعی

پیشنهاد بهبود معانی