آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ شهریور ۱۴۰۴

    Maladaptive

    معنی maladaptive

    adjective

    ناهنجار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد maladaptive

    1. adjective showing faulty adaptation
      Antonyms:
      adaptive

    سوال‌های رایج maladaptive

    معنی maladaptive به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «maladaptive» در زبان فارسی به «ناسازگار» یا «ناهنجار» ترجمه می‌شود.

    این واژه بیشتر در روان‌شناسی، زیست‌شناسی و علوم رفتاری به کار می‌رود و بیانگر الگوها، رفتارها یا ویژگی‌هایی است که به جای آن‌که در جهت بقا، رشد یا انطباق بهتر فرد و موجود زنده عمل کنند، موجب آسیب، محدودیت یا تداوم مشکلات می‌شوند. ریشه‌ی این واژه همانند maladaptation از دو جزء «mal» به معنای نادرست یا مضر و «adaptive» به معنای سازگارشونده ساخته شده است و بر کیفیت یا صفتی اشاره دارد که در تطابق با محیط ناکارآمد بوده و پیامدهای منفی ایجاد می‌کند.

    در روان‌شناسی بالینی، واژه‌ی ناسازگار اغلب برای توصیف رفتارها یا واکنش‌هایی استفاده می‌شود که فرد در برابر اضطراب، استرس یا تجربیات دشوار انتخاب می‌کند اما این انتخاب‌ها به جای کمک به حل مشکل، آن را تشدید می‌کنند. برای مثال، اجتناب افراطی از موقعیت‌های اجتماعی برای فردی که اضطراب اجتماعی دارد، در کوتاه‌مدت احساس آرامش می‌دهد، اما در بلندمدت مهارت‌های اجتماعی او را تضعیف کرده و ترسش را تثبیت می‌کند. در چنین مواردی، رفتار ناسازگار مانند مسکنی موقت عمل می‌کند که درد را می‌پوشاند، اما به درمان واقعی منجر نمی‌شود.

    در بستر زیستی و تکاملی نیز اصطلاح ناسازگار کاربرد دارد. گاهی ویژگی‌های فیزیولوژیک یا رفتاری موجودات زنده در شرایط خاص به بقای آن‌ها کمک می‌کند، اما همان ویژگی‌ها در محیطی دیگر می‌توانند زیان‌آور باشند. به عنوان نمونه، غریزه‌ی احتکار غذا برای بقای انسان‌های اولیه سازگار بود، اما همین ویژگی در دنیای مدرن ممکن است به شکل وسواس جمع‌آوری بی‌رویه یا مصرف‌گرایی ناسالم نمود پیدا کند. این مثال نشان می‌دهد که ناسازگاری تنها به رفتارهای آگاهانه‌ی انسان محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند ریشه در فرآیندهای تکاملی نیز داشته باشد.

    از دیدگاه علوم اجتماعی، صفت ناهنجار به ساختارها، سیاست‌ها یا الگوهای رفتاری جمعی هم قابل اطلاق است. جامعه‌ای که در برابر تغییرات فرهنگی یا زیست‌محیطی واکنش‌هایی نشان می‌دهد که در ظاهر پاسخی فوری و کارآمد به نظر می‌رسند، اما در واقع منابعش را تحلیل برده یا مشکلات تازه‌ای ایجاد می‌کنند، رفتاری ناسازگار از خود نشان می‌دهد. به عنوان نمونه، تمرکز افراطی بر توسعه‌ی صنعتی بدون توجه به منابع طبیعی می‌تواند در ابتدا سود اقتصادی بیاورد، اما در درازمدت به بحران‌های زیست‌محیطی منجر شود.

    مفهوم ناسازگار بودن، توجه انسان را به اهمیت بازنگری در رفتارها و واکنش‌ها جلب می‌کند. بسیاری از واکنش‌ها و عادت‌ها ممکن است در کوتاه‌مدت کارآمد به نظر برسند، اما ملاک اصلی سازگاری موفق، پایداری و اثر مثبت آن در بلندمدت است. شناخت رفتارها و ویژگی‌های ناسازگار می‌تواند گامی مهم در جهت اصلاح مسیر فردی یا جمعی باشد. چه در سطح روان فردی و چه در سطح اجتماعی و زیست‌محیطی، ناسازگار بودن هشداری است برای ارزیابی دوباره‌ی روش‌هایی که برای مواجهه با چالش‌ها انتخاب کرده‌ایم و برای حرکت به سوی راهکارهایی که به سلامت، رشد و تداوم حیات کمک می‌کنند.

    ارجاع به لغت maladaptive

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «maladaptive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/maladaptive

    لغات نزدیک maladaptive

    • - maladaptation
    • - maladapted
    • - maladaptive
    • - maladjusted
    • - maladjustive
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.