با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

بوق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • شیپور، نای
  • فونتیک فارسی

    boogh
  • اسم
    horn, bugle, megaphone, trumpet, honker, bullhorn, klaxon
    • - بوق اشغال (تلفن)

    • - a busy signal
    • - وقتی که راه بند آمد، بوق صدها ماشین به اعتراض به غرش در آمدند.

    • - When the road got clogged, hundreds of car horns dinned in protest.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بوق

ارجاع به لغت بوق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بوق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بوق

لغات نزدیک بوق

پیشنهاد بهبود معانی