امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

باسکول به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ترازو

فونتیک فارسی

baaskool
اسم
bascule, scale, weighing machine

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- باسکول‌های اتوماتیک بسیار دقیق‌اند.

- Automatic weighing machines are very accurate.

- آن را روی باسکول می‌گذارم.

- I'll put it on the bascule.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باسکول

  1. مترادف:
    ترازو ترازوی بزرگ قپان

ارجاع به لغت باسکول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باسکول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باسکول

لغات نزدیک باسکول

پیشنهاد بهبود معانی