با این، با آن، در ضمن، بهعلاوه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was a supporter of our party and withal an excellent writer too.
او از حزب ما پشتیبانی میکرد و درضمن نویسندهی خوبی هم بود.
The singer had a bad cold but her voice was beautiful withal.
آوازخوان سرماخوردگی بدی داشت؛ ولی باوجوداین صدایش زیبا بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «withal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/withal