فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Withal

wɪðˈɔːl wɪðˈɔːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • plural adverb preposition
    با این، با آن، در ضمن، به‌علاوه
    • - He was a supporter of our party and withal an excellent writer too.
    • - او از حزب ما پشتیبانی می‌کرد و درضمن نویسنده‌ی خوبی هم بود.
    • - The singer had a bad cold but her voice was beautiful withal.
    • - آوازخوان سرماخوردگی بدی داشت؛ ولی باوجوداین صدایش زیبا بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد withal

  1. adverb Despite anything to the contrary (usually following a concession)
    Synonyms: however, nevertheless, still, yet, all the same, even-so, nonetheless, notwithstanding

ارجاع به لغت withal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «withal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/withal

لغات نزدیک withal

پیشنهاد بهبود معانی