گذشتهی ساده:
perkedشکل سوم:
perkedسومشخص مفرد:
perksوجه وصفی حال:
perkingشکل جمع:
perksمزیت (شغلی) (معمولاً بهصورت جمع میآید)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
One of the perks of working at this company is unlimited free coffee.
یکی از مزایای کار در این شرکت قهوهی رایگان نامحدود است.
One of the perks of being a teacher is having summers off.
یکی از مزایای معلم بودن، تعطیلات تابستانی است.
مزیت، امتیاز، برتری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The free breakfast was just one of the many perks of staying at the hotel.
صبحانهی رایگان تنها یکی از مزایای اقامت در این هتل بود.
One of the perks of living in the countryside is the fresh air and peaceful surroundings.
یکی از امتیازهای زندگی در روستا، هوای تازه و محیط آرام است.
از صافی رد کردن، از صافی رد شدن (قهوه)
Please perk the coffee for our guests.
لطفاً قهوه را برای مهمانان از صافی رد کنید.
I love to perk my coffee every morning.
دوست دارم هر روز صبح قهوهام را از صافی رد کنم.
بلند کردن، بالا گرفتن (سر و گوش)
She perked up her head and looked out.
سرش را بلند کرد و به بیرون نگاه کرد.
The horse perked up his ears and neighed.
اسب گوشهایش را بالا گرفت و شیهه کشید.
سرحال آوردن، به اشیاق آوردن، حال ... را جا آوردن، سرحال آمدن، به اشیاق آمدن، حال (کسی) جا آمدن، شنگول شدن (معمولاً با up میآید)
The smell of food perked the children up.
بوی خوراک بچهها را به اشتیاق آورد.
A cup of coffee in the morning always perks me up.
یک فنجان قهوه در صبح همیشه من را سرحال میآورد.
رنگورو بخشیدن به، جلوه دادن به، قشنگتر کردن (ظاهر و اتاق و غیره) (معمولاً با up میآید)
The place has been recently perked out.
بهتازگی به آن محل رنگورو بخشیدهاند.
The vibrant colors of the flowers perked up the garden.
رنگهای شاد گلها به باغ جلوه دادهاند.
بالا بردن، بهبود دادن (معمولاً با up میآید)
Repeated sales perk up our income.
حراجهای مکرر میزان فروش را بالا میبرد.
Good news always manages to perk up my spirits.
خبر خوب همیشه روحیهام را بهبود میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «perk» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perk