آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

    Perk

    pɜːrk pɜːk

    گذشته‌ی ساده:

    perked

    شکل سوم:

    perked

    سوم‌شخص مفرد:

    perks

    وجه وصفی حال:

    perking

    شکل جمع:

    perks

    معنی perk | جمله با perk

    noun countable informal

    مزیت (شغلی) (معمولاً به‌صورت جمع می‌آید)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    One of the perks of working at this company is unlimited free coffee.

    یکی از مزایای کار در این شرکت قهوه‌ی رایگان نامحدود است.

    One of the perks of being a teacher is having summers off.

    یکی از مزایای معلم بودن، تعطیلات تابستانی است.

    noun countable

    مزیت، امتیاز، برتری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    The free breakfast was just one of the many perks of staying at the hotel.

    صبحانه‌ی رایگان تنها یکی از مزایای اقامت در این هتل بود.

    One of the perks of living in the countryside is the fresh air and peaceful surroundings.

    یکی از امتیازهای زندگی در روستا، هوای تازه و محیط آرام است.

    verb - intransitive verb - transitive informal

    از صافی رد کردن، از صافی رد شدن (قهوه)

    Please perk the coffee for our guests.

    لطفاً قهوه را برای مهمانان از صافی رد کنید.

    I love to perk my coffee every morning.

    دوست دارم هر روز صبح قهوه‌ام را از صافی رد کنم.

    verb - intransitive verb - transitive

    بلند کردن، بالا گرفتن (سر و گوش)

    She perked up her head and looked out.

    سرش را بلند کرد و به بیرون نگاه کرد.

    The horse perked up his ears and neighed.

    اسب گوش‌هایش را بالا گرفت و شیهه کشید.

    verb - intransitive verb - transitive

    سرحال آوردن، به اشیاق آوردن، حال ... را جا آوردن، سرحال آمدن، به اشیاق آمدن، حال (کسی) جا آمدن، شنگول شدن (معمولاً با up می‌آید)

    The smell of food perked the children up.

    بوی خوراک بچه‌ها را به اشتیاق آورد.

    A cup of coffee in the morning always perks me up.

    یک فنجان قهوه در صبح همیشه من را سرحال می‌آورد.

    verb - intransitive verb - transitive

    رنگ‌ورو بخشیدن به، جلوه دادن به، قشنگ‌تر کردن (ظاهر و اتاق و غیره) (معمولاً با up می‌آید)

    The place has been recently perked out.

    به‌تازگی به آن محل رنگ‌ورو بخشیده‌اند.

    The vibrant colors of the flowers perked up the garden.

    رنگ‌های شاد گل‌ها به باغ جلوه داده‌اند.

    verb - intransitive verb - transitive

    بالا بردن، بهبود دادن (معمولاً با up می‌آید)

    Repeated sales perk up our income.

    حراج‌های مکرر میزان فروش را بالا می‌برد.

    Good news always manages to perk up my spirits.

    خبر خوب همیشه روحیه‌ام را بهبود می‌دهد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد perk

    1. noun benefit
      Synonyms:
      advantage bonus plus extra tip dividend fringe benefit perquisite gratuity gravy largess lagniappe
      Antonyms:
      disadvantage

    سوال‌های رایج perk

    گذشته‌ی ساده perk چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده perk در زبان انگلیسی perked است.

    شکل سوم perk چی میشه؟

    شکل سوم perk در زبان انگلیسی perked است.

    شکل جمع perk چی میشه؟

    شکل جمع perk در زبان انگلیسی perks است.

    وجه وصفی حال perk چی میشه؟

    وجه وصفی حال perk در زبان انگلیسی perking است.

    سوم‌شخص مفرد perk چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد perk در زبان انگلیسی perks است.

    ارجاع به لغت perk

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «perk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perk

    لغات نزدیک perk

    • - perjurer
    • - perjury
    • - perk
    • - perk up
    • - perky
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.