Perjury

ˈpɜrːdʒəri ˈpɜːdʒəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
نقض عهد، سوگند‌شکنی، گواهی دروغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He was convicted of perjury.
- به دادن شهادت دروغ محکوم شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد perjury

  1. noun lying while under oath
    Synonyms: deceitfulness, deception, dishonesty, falsehood, false oath, false swearing, false testimony, falsification, untruth, untruthfulness

ارجاع به لغت perjury

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perjury» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/perjury

لغات نزدیک perjury

پیشنهاد بهبود معانی