Plus

plʌs plʌs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    pluses

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع plusses به‌‌جای pluses استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

preposition A2
به‌ اضافه‌ی، به علاوه‌ی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- salary plus bonus
- حقوق به اضافه‌ی پاداش
- 2 plus 2 equals 4.
- 2 به‌علاوه‌ی 2 برابر است با 4.
conjunction preposition
همچنین، علاوه بر آن، هم
- We have the time and plus we have the money.
- ما زمان داریم و همچنین پول هم داریم.
- The package included a free gift, plus, free shipping on all orders.
- پکیج مشتمل بر هدیه رایگان و علاوه بر آن ارسال رایگان برای تمام سفارشات بود.
adjective noun countable informal
مزیت (هر چیز مثبت یا مربوط به آن)
- The main plus of attending this university is the access to top-notch professors.
- مزیت اصلی حضور در این دانشگاه دسترسی به اساتید درجه‌یک است.
- The plus of using this new software is its user-friendly interface.
- مزیت استفاده از این نرم‌افزار جدید رابط کاربرپسند آن است.
- A plus feature of this car is its fuel efficiency, which can save you money in the long run.
- یکی از ویژگی‌های مثبت این خودرو مصرف سوخت آن است که می‌تواند در درازمدت باعث صرفه‌جویی در هزینه‌های شما شود.
noun countable
به‌علاوه (علامت +)
- The plus sign is a symbol used in mathematics to indicate addition.
- علامت به‌علاوه علامتی است که در ریاضیات برای نشان دادن جمع استفاده می‌شود.
- The student used the plus sign to correctly add the numbers.
- دانش‌آموز از علامت به‌علاوه برای جمع کردن صحیح اعداد استفاده کرد.
adjective
مثبت (عدد یا مقدار بیشتر از صفر)
- Plus 9 is more than zero.
- مثبت ۹ بیشتر از صفر است.
- The temperature is expected to be no more than plus four.
- پیش‌بینی می‌شود دمای هوا بیشتر از چهار [درجه‌ی] مثبت نباشد.
adjective
بیش از، بیشتر از
- temperatures of 30 plus
- دماهای بیش از ۳۰
- This car costs £30,000 plus.
- قیمت این خودرو بیشتر ۳۰ هزار پوند است.
adjective countable
مثبت، پلاس (نمره‌)
- a grade of B plus
- نمره‌ی ب مثبت
adjective
گیاه‌شناسی نر (جلبک‌ها و غیره)
- The fungus could not reproduce without a compatible plus partner.
- قارچ بدون گامت نر سازگار نمی‌تواند تکثیر شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plus

  1. adjective added, extra
    Synonyms: additional, augmented, boosted, enlarged, expanded, increased, positive, supplementary, surplus
    Antonyms: detrimental, minus, negative
  2. noun asset; something added
    Synonyms: advantage, benefit, bonus, extra, gain, good point, overage, overstock, oversupply, perk, surplus
    Antonyms: detriment, disadvantage, minus

ارجاع به لغت plus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plus

لغات نزدیک plus

پیشنهاد بهبود معانی