امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Overage

ˌoʊvərˈeɪdʒ ˈəʊvərɪdʒˈoʊ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
(از سن معین) مسن‌تر، پیرتر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
پیر، وامانده، بسیار سالخورده، فرتوت، مسن
noun
فزونی، بیشی، زیادتی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overage

  1. adjective Too old to be useful; - Anthony Trollope
    Synonyms: superannuated, overaged, over-the-hill
  2. noun An amount or quantity beyond what is needed, desired, or appropriate
    Synonyms: excess, fat, glut, overflow, overmuch, overrun, overstock, oversupply, superfluity, surplus, surplusage

ارجاع به لغت overage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overage

لغات نزدیک overage

پیشنهاد بهبود معانی