فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Overage

ˌoʊvərˈeɪdʒ ˈəʊvərɪdʒˈoʊ-

معنی‌ها

adjective

(از سن معین) مسن‌تر، پیرتر

adjective

پیر، وامانده، بسیار سالخورده، فرتوت، مسن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun

فزونی، بیشی، زیادتی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overage

  1. adjective Too old to be useful; - Anthony Trollope
    Synonyms:
    over-the-hill overaged superannuated
  1. noun an amount or quantity beyond what is needed, desired, or appropriate
    Synonyms:
    excess surplus oversupply overflow glut overmuch overstock superfluity surplusage fat overrun

ارجاع به لغت overage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overage

لغات نزدیک overage

پیشنهاد بهبود معانی