گذشتهی ساده:
overactedشکل سوم:
overactedسومشخص مفرد:
overactsسینما و تئاتر بازی اغراقآمیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Despite his overacting, the actor received rave reviews for his performance in the film.
این بازیگر علیرغم بازی اغراقآمیزش، نقدهای مثبتی را برای بازی در این فیلم دریافت کرد.
The director criticized the actress for her overacting.
کارگردان از بازیگر به دلیل بازی بازی اغراقآمیزش انتقاد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overacting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overacting