Overact

ˌoʊvərˈækt ˌəʊvərˈækt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    overacted
  • شکل سوم:

    overacted
  • سوم‌شخص مفرد:

    overacts
  • وجه وصفی حال:

    overacting

معنی

adverb
در ایفای نقش خود افراط کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overact

  1. verb Exaggerate one's acting
    Synonyms: ham, affect, overdo, act, ham-it-up, ham-up, overplay
    Antonyms: underact

ارجاع به لغت overact

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overact» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overact

لغات نزدیک overact

پیشنهاد بهبود معانی