آخرین به‌روزرسانی:

Actively

ˈæktɪvli ˈæktɪvli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2

فعالانه، به‌طور فعال، با جدیت، به‌طور جدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He is actively training for the marathon.

او هر روز با جدیت برای ماراتن تمرین می‌کند.

The teacher encourages students to actively engage in classroom discussions.

معلم دانش‌آموزان را تشویق می‌کند تا فعالانه در بحث‌های کلاسی شرکت کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The company is actively seeking new investors for their upcoming project.

این شرکت به‌طور جدی به دنبال سرمایه‌گذاران جدید برای پروژه‌ی آتی خود است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد actively

  1. adverb in an active manner
    Antonyms:
    passively

لغات هم‌خانواده actively

  • verb - intransitive
    act
  • adverb
    actively

ارجاع به لغت actively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «actively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/actively

لغات نزدیک actively

پیشنهاد بهبود معانی